فقط خاطره‎بازی و نه چیزی بیشتر

ساخت وبلاگ
مهسایی بود که... توی یک دوره‎ای کلی گپِ دوست‎‌داشتنی زدیم توی وبلاگ با هم... که کلی هم کتاب خونده بود و فیلم دیده بود، و اصلا نمی‎دونم کی بود و از کجا رسیده بود به سطر هفتم (چرا ازش نپرسیده بودم؟! (البته فکر کنم یه جورایی می‎دونم چرا نپرسیده بودم))... و نمی‎دونم چرا من رو یک جورایی یادِ لی‎لیِ باران می‎نداخت...، هست؟ (این جمله‎ی عجیب و غریبیه که فقط خودِ مهسا اگه بخونه می‎فهمدش، چون هیچ نشونه‎ای نداره این مهسا که بگم کسی با این مشخصات می‎شناسدش یا نه! و برای همین مدت‎ها پرسیدنِ این سوال رو ـ‌چون نمی‎دونستم چطور باید پرسیدـ به تعویق انداخته بودم! هر چند، مثلا سراغِ اون قصه‎ی نیمه‎کاره رو هم که گرفتم که کلی نشونه‎ی آشکار داشت، هیچ‎کس سراغی ازش نداشت یا حتا اسمش رو هم نمی‎دونست، جز یگانه که مطمئنم کرد نویسنده‎ش ترانه‎نامی بود!) * همین‎جوریا! Just for knowing فقط خاطره‎بازی و نه چیزی بیشتر...
ما را در سایت فقط خاطره‎بازی و نه چیزی بیشتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m7thlineg بازدید : 178 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:32

سال‌ها قبل، قبل از این‎که بشم لیلی A شاید... (خدا می‎دونه که چقدر دلم برای این ترکیب تنگ شده و برای اون A بی‎ربط، بعد از لیلی)، در هر زمانی، حداقل در حالِ خوندنِ سه تا کتاب بودم: یک کتاب سبک‎تر (از لحاظِ وزنِ واقعیِ کتاب) برای توی کیفم، هر جا و وقتی که پیش اومد برای کتاب خوندن بیرون از خونه، یک کتاب برای توی خونه و یک کتاب، از قطورترها، برای آخر شب‎ها، کنار تخت. کتاب‎هایی با دنیاهایی کاملا متفاوت. خیلی از اطرافیانم نگرانِ این وضعیت بودند. که باعثِ و معلولِ چندپارگی ذهن و... بشه، باشه. دوره‎ی خوشی بود. بعد، شاید نه بلافاصله بعد از اون دوره، دوره‎ای رسید که کتاب خوندن به قهقرا رفت و مدت زیادی موند توی اون وضعیت. طول کشید تا فهمیدم کتاب خوندنِ مداوم، یکی از گمشده‎های زندگیم هست. یکی از دلایلِ حالِ خوبم که از خودم دریغ کرده بودم. یواش یواش و نم‎نمک برگشتم به دنیایِ کتاب‎ها، از بهترین دوستانِ (چقدر کلیشه‎ای هست این کلمه، و چقدر واقعی و گویا) همه‎ی عمرم؛ آن‌چه که اینی که هستم رو ساخت. من خیلی آدمِ قلم و کاغذ نیستم. صادقانه بگم که اگر فقط قلم و کاغذ داشته باشم، هیچی نمی‎تونم بنویسم. هیچی! من محتاجم به کیبورد برای نوشتن. خیلی هم وابسته به بوی کاغذ و ورق‎ زدنِ کتاب نیستم برای خوندن. الان مدت‎هاست که کتابِ کاغذی نخوندم. فقط دارم پی‎دی‎اف می‎خونم. ترجیحم نیست، ولی اقتضای موقعیتم هست. ولی فقط خاطره‎بازی و نه چیزی بیشتر...
ما را در سایت فقط خاطره‎بازی و نه چیزی بیشتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m7thlineg بازدید : 187 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:32